-گمان نكنم كسي جاري شدن اسيد به جاي خون را در رگهايش حس كرده باشد.
-آخرش كه چه؟؟؟نيچه هم نشديم كه نيمچه فلسفه اي بار هر اصطلاحي بكنيم،كه بر نوك سبيلمان ناقاره مي زند.
-زندگي گاهي شبيه به طعم شيرين عسلي است كه با تلخي آميخته باشند.نه مي تواني از آن دل بكني ونه مي تواني مزه اش را تحمل كني.
هنوز هم نفس مي كشيد،اما آهسته و آهسته تر...
در آن قديمترها،شهري بود به نام شهر گندم،مردمان آن شهر به غير از گندم چيز ديگري نداشتند ويا اگر داشتند ،از داشته هاي خود بي خبر بودند.
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesبهمن 1392آذر 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 Authorsامیر هاشمی طباطباییLinks
ردیاب ماشین
تبادل
لینک هوشمند
LinkDump
حمل و ترخیص خرده بار از چین |